loading...
حقوق خصوصی
خريد را فراموش نکن
براي اينکه کارتان به طلاق و دادگاه کشيده نشود توصيه مي­کنيم همين الان بدون فوت وقت از ميوه فروشي خانه­تان يک گوني خيار قلمي بخريد و بعد سري هم به خشکبار فروشي بزنيد و هر چه دارد و ندارد بار کنيد و به خانه­تان ببريد.
چند وقت پيش زن ۲۴ ساله­اي به اسم نگار، شوهرش را دنبال خودش به دادگاه خانواده شماره دو کشاند و پايش راتوي يک کفش کرد که طلاق مي­خواهد. البته او دليل کاملاً موجهي براي اين خواسته­اش داشت و به قاضي شعبه ۲۶۸ گفت: چند روز پيش از شوهرم خواستم برايم يک کيلو خيار بخرد اما وقتي به خانه آمد، دستش خالي بود.
من عاشق خيار هستم و او علايق من را به خاطر خساست ناديده گرفت. ديگر نمي­توانم با چنين مردي زندگي کنم. واقعاً که نگار زن زجر کشيده­اي بود و حق داشت طلاق بخواهد.
قبل از او يک زن ديگر به اسم رامونا به همين شعبه دادگاه رفته و گفته بود چون شوهرش براي او يک قوطي آبميوه نخريده ديگر نمي­تواند او را تحمل کند و طلاق بهترين راه چاره است. حالا خودتان قضاوت کنيد خيار مهم­تر است يا آبميوه. هنوز درباره پرونده اين دو زن تصميم­گيري نشده بود که يک فاجعه ديگر در عرصه زندگي زناشويي رخ داد و مردي براي همسرش برگه زردآلو نخريد. همين شد که زن دوان دوان خودش را به ميدان ونک رساند تا از شوهرش شکايت کند و حکم طلاق بگيرد.
دست و دلبازها
دست و دلبازي بعضي وقتها کار دست آدم مي­دهد. اين ماجرا را قاضي عموزادي تعريف مي­کند. زن ۲۲ ساله­اي که مدت زيادي از ازدواجش نمي­گذشت تقاضاي طلاق کرد.
او توضيح داد در طول زندگي مشترک کوتاه­­شان هر وقت از شوهرش طلا وجواهر مي­خواست او برايش مي­خريد. گردنبند، گوشواره، النگو و …. مرد آنقدر دست و دلبازي مي­کرد تا اينکه همسرش به او شک کرد و از خودش پرسيد شوهرش اين همه پول از کجا مي­آورد.
يک روز از سر کنجکاوي طلاها را که وزنش به يک کيلو رسيده بود به يک جواهر فروشي برد و آنجا بود که فهميد همه­اش بدلي و قلابي است. اينطور شد که کارشان به دعوا کشيد و زن براي طلاق به دادگاه آمد.



محدوديت ؛ تا چه حد
بعضي مردان خيلي حق همسران­شان را ضايع مي­کنند. باور نداريد، حرف­هاي فائزه زن ۲۵ ساله­اي را که بعد از ۴ سال زندگي مشترک مجبور شد مهرش را حلال و جانش را آزاد کند، بخوانيد: چند روز پيش مي­خواستم با اتوبوس به خانه مادرم بروم اما شوهرم گفت خودش با تاکسي من را مي­رساند. براي اتوبوس سواري اصرار کردم ولي او راضي نشد و گفت حتماً بايد با تاکسي بروم. اين هم شد زندگي . طلاقم را بدهيد، خلاص.
البته قاضي حسن عموزادي اين زن را به مدارا دعوت کرد و از خانواده­اش خواست او را آرام کنند. محدوديت­ها به همين جا ختم نمي­شود. اين چند جمله را يک زن ۲۱ ساله در دادگاه خانواده گفته است؛ شوهرم مرد خوبي است و خصوصيت­هاي مثبت زيادي دارد اما يک اخلاقي دارد که خيلي آزارم مي­دهد و باعث شده تصميم بگيرم، از او جدا شوم. شوهر من را سينما نمي­برد. من به خاطر اين محدوديت از نظر روحي آسيب ديده­ام.
در جلسه رسيدگي به دادخواست اين زن هر چه قاضي تلاش کرد او را از طلاق منصرف کند، زن حاضر نشد کوتاه بيايد.



چند دليل موجه
البته همه طلاق­ها به همين آساني نيست، بعضي­ها هم واقعاً دليل موجه دارند. مثلاً رمضان مردي ۶۵ ساله است که بعد از ۴۵ سال زندگي مشترک با همسرش صديقه فهميد در تمام اين سالها زندگي­اش تباه کرده است به همين خاطر به شعبه ۲۶۷ دادگاه خانواده رفت و گفت: زنم ۳۵ سانتي­متر از من بلندتر استو به خاطر اين اختلاف فکر مي­کند خيلي از من سرتر است و ديگر مرا دوست ندارد. مي­خواهم او را طلاق بدهم. بالاخره اختلاف طبقاتي (!) اين زن و شوهر به زندگي مشترکشان پايان داد.
در اين گير و دار بعضي وقتها پاي جانواران هم وسط کشيده مي­شود. شقايق که بعد از ۴ ماه زندگي با شوهرش ديگر جان به لب شده است به قاضي عموزادي مي­گويد: شوهرم ايليا مرد خوبي است اما يک مشکل بزرگ در زندگي ما وجود دارد ما در طبقه بالاي خانه پدرشوهرم زندگي مي­کنيم. يک روز وقتي داشتم ظرف مي­شستم يک مارمولک ديدم. از ترس داشتم قبض روح مي­شدم.
بعد از يک دعواي مفصل قهر کردم و به خانه پدرم رفتم، اما ايليا مرا دوباره برگرداند و گفت ديگر از مارمولک خبري نيست. او دروغ گفته بود فرادي روز آشتي کنان دوباره در خانه يک مارمولک ديدم. واقعاً اين وضع غير قابل تحمل است. لطفاً حکم طلاقم را بدهيد.



مهريه حيواني
پاي جانوران فقط به عنوان دليل طلاق به ميان نمي­آيد. بعضي از اين جانوران شانس بهتري دارند و اسم­شان به عنوان مهريه در پرونده­هاي دادگاه خانواده ثبت مي­شود. همين دو سه هفته پيش زني به نام زليخا به شعبه ۲۶۸ دادگاه خانواده رفت و مهريه­اش را اجرا گذاشت: ۱۰ راس آهوي وحشي.
زليخا به قاضي دادگاه گفت: من و شوهرم در يکي از شهرستان­هاي کوچک اطراف بوشهر زندگي مي­کرديم اما اداره شوهرم را به تهران منتقل کرد. از وقتي به تهران آمديم رفتار شوهرم عوش شد تا اينکه يک روز همسران همکارانش را به رخم کشيد و گفت من عقب­مانده هستم. از اين حرفش خيلي ناراحت شدم و حالا مهريه­ام را مي­خواهم. اگر اين زن کوتاه نيايد و به خواسته­اش پافشاري کند، مرد بيچاره بايد کار و زندگي­اش را ول کند و در کوه و دشت به شکار آهو برود.



عشق دريايي
عاشق هم شده بوديم. هر دو خانواده براي تفريح به شمال رفته بوديم و من در ساحل داريوش را ديدم. پسر خيلي خوبي بود. در آن چند روز مفصل با هم صحبت کرديم و وقتي به تهران آمديم قرار ازدواج گذاشتيم. پدر و مادرهايمان مخالفتي نکردند وقتي از من درباره مهريه پرسيدند چون من و داريوش کنار دريا با هم آشنا شده بوديم، مهريه­ام را ۵ هزار مرجان دريايي تعيين کردم.
آن روزها در ابرها سير مي­کردم. چه مي­دانستم دعوايمان مي­شود. از کجا مي­­­دانستم تا اين حد با هم اختلاف سليقه داريم، مادر هيچ زمينه­اي با هم تفاهم نداريم. کارمان شده دعوا و جنگ و جدال.
۵ هزار مرجان دريايي را که حق­ام است مي­خواهم به اجرا بگذارم تا درس ادبي به شوهرم بدهم. اينها را زني به اسم شيرين وقتي به دادگاه خانواده ونک آمده بود گفت و به اين ترتيب اسمش در فهرست عروساني با مهريه­هاي عجيب ثبت شد.



مهريه ­هاي فرهنگي
از جانوران و آبزيان که بگذريم نوبت به مهريه­ هاي فرهنگي م­رسد. عروس خانمي که مهريه­اش يک دوره کامل آثار دکتر شريعتي بود، بعد از کلي جنجال و کشيده شدن کار به دادگاه تجديد نظر توانست طلاق بگيرد و البته در دقايق آخر قيد فرهنگ را زد و مهريه­اش را بخشيد تا زودتر مراحل کار انجام شود.
البته مهريه­هاي فرهنگي­تري هم تا به حال در مجتمع قضايي خانواده ثبت شده است. مثلاً زني که مهريه­اش رونويسي از ديوان بابا طاهر بود در دادگاه اصرار کرد مهريه­اش حفظ کردن ديوان حافظ است و حالا شوهرش بايد اين کار را انجام بدهد. البته چون اين نمونه آخر ارزش مالي نداشت و طبق قانون مهريه بايد حتماً ارزش ريالي داشته باشد دادگاه خودش براي تعيين مهريه جايگزين دست به کار شد.


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
نیاز مبرم هر انسان، آگاهی از حقوق مسلم و مشخص خویش است. با راه اندازی این وبلاگ، بر آن شدیم تا با دوستانی که در رشته های حقوق تحصیل کرده اند و سخنی برای گفتن دارند، هم فکری کنیم و کاستی ها و گشاده دستی های قانون را در مورد حقوق خصوصی مورد بحث و بررسی قرار دهیم. امید است مورد توجه اساتید و دوستان قرار گیرد.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
  • موسسه حقوقی همای عدالت گستر شیرازی
  • فقه و حقوق
  • مترجم گوگل
  • سامانه 118
  • محاسبه مهریه
  • دارالوکلا
  • بیت العدل
  • یادداشتهای حقوقی
  • درگاه خدمات الکترونیک قضایی
  • رادیو حقوق
  • دانش نامه حقوقی دادنامه
  • وبلاک حقوقی کاوش
  • مجلس شورای اسلامی
  • دپارتمان حقوق انجمن علمی پویش
  • مشاوره، معاضدت، خدمات قضایی
  • بانک حقوق
  • مقالات و قوانین حقوقی
  • پاسخگویی به سوالات حقوقی
  • تخصصی حقوق و فقه
  • انجمن علمی رشته حقوق
  • جزوه، مقاله و کتب حقوقی
  • کتابخانه مجازی ایران
  • مجله حقوقی دادگستری
  • تبیان
  • اداره حقوقی، اسناد و امور مترجمین قوه قضائیه
  • مرکز امور مشاوران حقوقی، وکلا و کارشناسان قوه قضائیه
  • صدای قانون
  • دادگستری استان تهران
  • قانون یار
  • سایت حقوقی دادخواهی
  • سایت حقوقی دادستان
  • اختبار
  • کانون سردفتران و دفتریاران
  • lawjournal
  • سایت وکالت
  • وب سایت حقوقی راه مقصود
  • نمونه قراردادهای حقوقی
  • موسسه کمک آزمون عدالت گستر جم
  • دانشگاه جامع علمی کاربردی سازمان زندانها
  • وبلاگ تخصصی حقوق ایران
  • دادوران
  • اداره کل حقوقی و اسناد و امور مترجمین قوه قضاییه
  • سازمان قضایی نیروهای مسلح
  • مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
  • دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم
  • پایگاه مجلات تخصصی
  • درگاه خدمات الکترونیک قضایی
  • روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران
  • شاخه طوبی
  • حق گستر
  • پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
  • کانون فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد اسلامی
  • حقوقدانان
  • مجله حقوق بین الملل
  • موسسه طرح نوین اندیشه
  • موسسه فرزانگان دادآفرین
  • موسسه آموزش عالی چتردانش
  • موسسه آموزش عالی آزاد فاخر
  • چاپ و نشر عیاران
  • سایت حقوقی دادپرور
  • دانلود سریال جدید
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 26
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 30
  • بازدید ماه : 30
  • بازدید سال : 171
  • بازدید کلی : 84,207